تعلیق، جاذبه و حس‌برانگیزی، ویژگی ادبیات با ژانر وحشت است که این خصوصیت در داستان‌های ایرانی کم دیده می‌شود.

تعلیق، جاذبه و حس‌برانگیزی، ویژگی ادبیات با ژانر وحشت است که این خصوصیت در داستان‌های ایرانی کم دیده می‌شود.

به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، نشست «ژانر وحشت در ادبیات داستانی» با حضور حمیدرضا شاه‌آبادی نویسنده کودک و نوجوان و پژوهشگر و نوید سیدعلی‌اکبر نویسنده و مترجم کودک و نوجوان با اجرای علی خانمرادی در نخستین مهرواره داستان آفرینش در تبریز برگزار شد.

حمیدرضا شاه‌آبادی در ابتدای این نشست گفت: ۳هزار سال پیش ارسطو تقلید از زندگی را پایه و اساس ادبیات دانست. او افزود: ما در داستان واقعیت‌ها را نشان نمی‌دهیم بلکه ادای واقعیت را در می‌آوریم.

نویسنده رمان «هیچ‌کس جرأتش را ندارد» خاطرنشان کرد: از یک دوره‌ای نویسندگان تصمیم گرفتند به جای تقلید از زندگی؛ زندگی را تغییر دهند و قوانین زندگی را به گونه‌ای دیگر تعریف کنند، که این موضوع پایه و اساس فانتری شد. ادبیاتی که با قوانینِ جهان معمول متفاوت است.

او با بیان اینکه «ادبیات وحشت» زیرشاخه‌ی ادبیات فانتزی است، افزود: اولین کسی که داستان فانتزی را نوشت یک قانون‌گذار بود و بر اساس آن شروع به بیان داستان‌های متفاوت کرد. اتفاق‌هایی که در داستان فانتزی می‌افتد با جهان واقع فرق می‌کند.

به اعتقاد این نویسنده‌ی ادبیات کودک و نوجوان، اگر داستانی بر مبنای قوانین علمی شکل گرفته باشد، «شگرف» نام دارد و اگر با مسایل علمی قابل توجیه نباشد و با ذهن خودمان درست کرده باشیم، «شگفت» می‌گوییم که ترس و وحشت یکی از این گونه‌ها است.

شاه‌آبادی ادامه داد: ادبیات وحشت ترس‌های نهفته را از ضمیر ناخودآگاه بیرون می‌کند و موجب می‌شود با چیزهایی که مهار کرده بودیم، بروز پیدا کند.

نویسنده رمان «وقتی مژی گم شد» در بخش دیگری از این نشست توضیح داد: قصه‌پردازی در این نوع ادبیات مهم است و انسان از آزار کنترل شده‌ی خودش لذت می‌برد. نکته مهم این است که در فرآیند خواندن داستان یا دل سپردن به یک اثر هنری، دچار آرامش و روشنایی ‌شویم. اصلی‌ترین هدف ما در مواجهه با هر اثر هنری رسیدن به آرامش یا لذت غایی است.

شاه‌آبادی در پاسخ به سوال که چرا نویسندگان به ادبیات وحشت کمتر وارد می‌شوند، گفت: نویسندگان به دلیل عدم تسلط روی داستان‌پردازی به ژانر وحشت وارد نمی‌شوند و برای اینکه داستان‌پردازی قوی داشته باشیم باید ساختار کلاسیک رمان و داستان کوتاه را رعایت کنیم.

او در ادامه گفت: وقتی داستان فانتزی را می‌نویسید، قوانین یک دنیا را خلق کرده‌اید. قانونی را درست کردید که مورد نقض دارد و می‌تواند تعلیق ایجاد کند و تبدیل به یک داستان پرکشش شود. محدودیت‌ها موجب ایجاد تعلیق در داستان می‌شود و آن را قشنگ می‌کند.

به گفته نویسنده کتاب «اعترافات غلامان»، حس امنیت چیزی است که ما با از دست دادن آن، دچار اضطراب می‌شویم. اسطوره‌ها همیشه برای ترساندن بازتولید نمی‌شوند گاهی اوقات می‌تواند هدف‌های دیگری مانند سیاسی، اجتماعی و... باشد. داستان زمانی شروع می‌شود که تعادل زندگی به هم خورده شود و تمام حوادث تاریخی می‌توانند دست‌مایه خلق داستان شوند.

این پژوهشگر در پایان سخنانش به نوجوانان داستان‌نویس نخستین مهرواره داستان آفرینش توصیه کرد: نگاهی که بتواند عناصر داستان وحشت را پیدا کند را به دست بیاورید. پیدا کردن لایه‌های داستانی مهم است. چطور نگاه متفاوت شود که از هر چیزی داستان وحشت ساخته شود. به دنبال کشف عناصر وحشت بومی باشید و ببینید چه چیزهایی بوده که می‌شود برای ایجاد وحشت استفاده کرد.

نوید سیدعلی‌اکبر دیگر سخنران این نشست گفت: نیاز است که با ترس‌ها و وحشت‌ها روبرو شویم. ادبیات وحشت ما را تطهیر می‌کند و حس‌هایی را که قرار است در واقعیت تجربه شود، در ادبیات با آن روبرو می‌شویم.

این نویسنده و مترجم با بیان‌ این‌که اساساً ژانر وحشت؛ لذت‌بخش است و نوجوانان آن را دوست دارند، افزود: هر چه زمان می‌گذرد ترس از بین می‌رود و یا تغییر شکل پیدا می‌کند و ترس‌های قدیمی تبدیل به بازیچه شده‌اند و شاید ترس‌های جدیدی می‌آید که باید کشف کنیم.

نویسنده کتاب «من اچونه‌ام! در رو باز کنید!» همچنین یادآور شد: در دوره‌ اساطیری آدم‌ها از رعد و برق، دریا و... می‌ترسیدند و ترس در زندگی روزمره وجود داشت اما هر چه گذشت آدم‌ها به طبیعت و اطراف غلبه کردند.

او توضیح داد: اگر بخواهیم ترس‌ها از بین برود، جای خالی را باید با چیز دیگری پر کنیم. کتاب ترسناک می‌خوانند، فیلم ترسناک می‌بینند تا حس درونی را تجربه کنند.

وی یادآور شد: شروع ادبیاتِ وحشت با هنر بوده است. سینما هم هنر پرمخاطب‌تری نسبت به ادبیات است ولی ادبیات روی سینما و سینما بر ادبیات تأثیر گذاشته است و این اتفاق خوبی است. سینما، ادبیات را به سمت بازسازی نمایش کشیده است. مخاطبان دوست دارند که تصویر ببینند تا اینکه فضا برایشان توضیح داده شود.

سیدعلی‌اکبر معتقد است: در داستان‌های ترسناک فضا و مکان اهمیت زیادی دارد و پرداختن به آن فضا مهم است. سرعت در ژانر وحشت جواب نمی‌دهد. آهستگی باعث تعلیق می‌شود و هر لحظه ما را غافلگیر می‌کند و به خواننده رودست می‌زند چراکه این اضطراب و تعلیق، شگفتی ایجاد می‌کند. امنیتی که نسبت به پدران و مادران‌مان داریم در داستان ترسناک می‌شکند و پدر، رفتاری را انجام می‌دهد که ما انتظار نداریم.

نویسنده کتاب «گربه ملوس» تاکید کرد: داستان برایم مهم است و در زندگی نجاتم داده است. حس مقدسی نسبت به داستان‌نویسی و نوشتن دارم و اصطلاحاتی که استفاده می‌کنم از جنس مذهبی است.

او در پایان سخنانش گفت: در ژانر وحشت، داستان در حال تطهیر کردن ماست. باید به این درک برسیم که قصه برای خود نویسنده و کسی که می‌خواند، مهم است و بدانم چه کار مهمی انجام می‌دهیم.

مهرواره داستان آفرینش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روز ۱۷ مرداد ۱۳۹۸ در تبریز پایان یافت.


۲۲ مرداد ۱۳۹۸