جشنواره تجسمی جوانان از نگاه قباد شیوا، محمدعلی بنی اسدی و علی خدایی
به گزارش هنرآنلاین، قباد شیوا؛ طراح گرافیک و داور جشنواره هنرهای تجسمی جوانان گفت: در کلیت جشنواره آثار خوب و با کیفیتی دیده میشد اما آثار طراحی گرافیک جشنواره امسال در حد انتظار نبود. چند سال قبل که دو دوره در جشنواره تجسمی جوانان به عنوان داور حضور داشتم آثار بهتری را از جوانان دیدم اما در جشنواره امسال بیشتر جوانان سعی کرده بودند "دوستی" و "موسیقی کردستان" را که موضوع رشته طراحی گرافیک جشنواره بود، با رنگهای تیره طراحی کنند. کپی کاری هم در آثار جوانان زیاد شده که البته در هنرمندان حرفهای هم کپی کاری میکنند و این امکان فکر کردن و خلاقیت را از جوانان میگیرد. اطلاعات و دسترسی به اطلاعات بد نیست اما هجوم اطلاعات موجب شده که جوانان به جای خلاقیت و فکر کردن، سریع طرحی را کپی کنند. مثل فست فود این هم "فست گرافیک" است. استفاده از کامپیوتر و اینترنت هرچند در بسیاری از زمینهها مناسب است اما در طراحیگرافیک، خلاقیت را از بین میبرد و کپیکاری را افزایش داده است، در حالی که در بعضی کشورها، اجازه استفاده از کامپوتر را در دانشگاههای هنر نمیدهند. بنابراین دانشگاهها نیز در این وضعیت نقش دارند، در دوره ای تعداد دانشجویان و دانشکدههای گرافیک کم بود و استادان حرفه ای بودند اما امروز که از زابل تا بابل دانشکدههای هنر و گرافیک داریم و دانشجویان و علاقه مندان گرافیک فراوان است، تعداد استادانی که از دانش و تخصص کافی برخوردارند، پاسخگو نیستند و افرادی به عنوان استاد در دانشگاهها آموزش میدهند که خود، دانش و شناخت کافی ندارند.
محمدعلی بنیاسدی؛ داور رشته تصویرسازی درباره آثار جشنواره گفت: آثار تصویرسازی جشنواره این دوره از غلبه فرمگرایی حکایت دارد و نشان میدهد که جوانان بیشتر دغدغه فرم را دارند و به محتوا توجه چندانی ندارند و همین فرمگرایی موجب شده که جوانان حتی به سمت ابزارها و تکنیکهای جدید بروند. این وضعیت فرم گرایی، از بارزترین مشخصههای آثار جوانان در بخش تصویرسازی این دوره جشنواره است و محتوا در آثار چندان جدی گرفته نشده است.
علی خدایی؛ دیگر داور تصویرسازی جشنواره نیز با که بنیاسدی موافق است، گفت: آثار تصویرسازی این دوره از گرایش جوانان به تکنیک حکایت دارد و محتوا چندان مورد توجه نیست. بیشتر شرکت کنندگان تکنیک را در نظر داشتند و محتوا در این آثار ضعیف بود و معدود افرادی که به محتوا پرداخته بودند، تکنیک قوی در آثارشان دیده نمیشد. در حالی که در تصویرسازی بویژه، تصویرسازی کودک که با ادبیات پیوند دارد، توجه به محتوا و تکنیک لازم است و نمیتوان ادبیات را در تصویرسازی نادیده گرفت و فقط به تکنیک پرداخت. افسانه "ماهپیشونی" به عنوان موضوع در کارگاه تصویرسازی انتخاب شد، اما متاسفانه بیشتر جوانان هیچ شناخت و اطلاعاتی دربارهی آن نداشتند در حالی که داستان و افسانه شناخته شده ای است. متاسفانه شناخت از ادبیات که لازمه تصویرسازی است در جوانان امروز کم دیده میشود. در دانشگاهها هم که تصویرسازی آموزش داده میشود فقط به تکنیک میپردازند و ادبیات مورد بی توجهی است، بنابراین ضرورت دارد که ادبیات کودک و تکنیک و فرم در کنار هم مورد توجه قرار گیرد.
۱۳۹۵ چهارشنبه ۱۷ شهریور
۱۷ شهريور ۱۳۹۵