محمود برآبادی: نباید به سمت ادبیات عامهپسند برویم
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- مریم معمار: خیلیها تصور
میکنند که خواندن رمانهای مختلف، هیچ سودی برایشان ندارد و خواندن رمان
یعنی وقت تلف کردن، اما اینطور نیست، بهویژه برای نوجوانانی که در آغاز
راه آموختن و کسب مهارت و تجربه برای انتخاب مسیر زندگی هستند. کسب مهارت
در گفتوگو، افزایش قدرت بیان، توانایی استفاده از واژههای مختلف و شناخت
جایگاه بهرهگیری از هرکدامشان، افزایش دامنه واژگان اندوخته شده در ذهن،
افزایش قدرت تجسم، تحلیل و تفکر انتزاعی، افزایش توان برقراری روابط
اجتماعی از طریق این تواناییهای کسبشده، آشنایی با دنیاهایی جدید،
فرهنگها نو و ایدههای تازه و زوایای دید متفاوت، بخشی از خوبیهای خواندن
کتاب، و اینجا، رمان است. گاهی خواندن حتی یک کتاب در کودکی و نوجوانی
میتواند به کل، مسیر زندگی یک شخص را دگرگون کند و افقهای تازهای پیش
رویش بگشاید.
با اینهمه، امروزه شاهد انتشار تعداد زیادی رمان ترجمه و تالیفی در حوزه نوجوان هستیم که در چند گروه عاشقانه، تاریخی، مذهبی، آموزشی و پلیسی دستهبندی میشود. اما با توجه به اینکه نوجوانان فرصت کافی برای مطالعه همه این رمانها ندارند، ایبنا در گفتوگو با محمود برآبادی، نویسنده کودک و نوجوان، منتقد ادبی، نائب رئیس انجمن نویسندگان کودک و داور جایزههای مختلف ادبی، به بررسی وضعیت رمان نوجوان در سالهای اخیر بهویژه سالی که گذشت، پرداخته است که در ادامه میخوانید.
- به نظر شما در چند سال اخیر چه اتفاق تازهای در حوزه رمان نوجوان افتاده؛ چه خطوطی پررنگتر شده است و چقدر نویسندگان به موضوعات جدید روی آوردهاند؟
اتفاقی که در چند سال اخیر در این حوزه افتاده و بخشی از آن مرتبط با بهوجود آمدن یا تاسیس نهادهای مستقل انتخاب کتاب مانند لاکپشت پرنده، مهر طه یا جوایز کوچک و بزرگی که در چند سال اخیر پا گرفتهاند، است که به دلیل اینکه این جوایز به نهادهای دولتی و غیردولتی وابستگی نداشتهاند، توانستهاند با دقت بیشتری کتابهای خود را معرفی کنند و بر این اساس نویسندگانی که خارج از چارچوب و روند معمول مینویسند جرات پیدا کردهاند آثارشان را منتشر کنند و مورد توجه قرار گرفتهاند. نکته بعدی این است که در سالهای اخیر خرید کتاب از سوی نهادها کمتر شده و هرچند این مساله موجب عدم رضایت ناشران شده اما از سویی دیگر سبب ایجاد رقابتی تنگاتنگ بین آثار شده است. بر این اساس اگر نهاد یا سازمانی قرار است کتابهای کمتری خریداری کند سعی میکند گزیدهتر انتخاب کند. همچنین این مساله درباره خانوادهها هم صدق میکند و اگر آنها مجبورند بهخاطر شرایط مالی کتابهای کمتری بخرند، سعی میکنند بهترین انتخاب را داشته باشند. در واقع این خود کتاب است که در بازار طبیعی رقابت، خودش را نشان میدهد.
نکته سوم اینکه آثار زیادی در چند سال اخیر ترجمه شده که از بین بهترین آثار نویسندگان خارجی انتخاب شده و خیلی به روز بوده است مثلا سال قبل در اروپا منتشر شده و امسال در ایران و این نزدیکی کتاب در داخل و خارج سبب شده آثاری ترجمه شود که خیلی بهروز است و تاثیرش روی کتابهای تالیفی این است که نویسندگان با خواندن این آثار تا حدی به خود میآیند و سراغ موضوعات جدید میروند و به افقهای تازهتری توجه میکنند و این مساله کمک میکند، آثار بهتری خلق شود. نکته بعدی توجه به ضوابطی مانند قطع، گرافیک و طرح جلد و ... است که برای آمادهسازی کتاب لازم است. این مساله در دهه گذشته به دلیل خریدهای فلهای نهادها و سازمانها کمتر مورد توجه قرار میگرفت. نکته دیگر توجه به ویراستاری و چیزی است که مربوط به ادبیات کتاب میشود، یعنی ناشران بسیاری سعی میکنند همه مراحل ویراستاری شامل سجاوندی و فاصلهگذاری، نشر و ... در کتابهایشان رعایت شود. این پنج عامل سبب شده کتابهای بهتری به ویژه در حوزه تالیف در چند سال اخیر منتشر شود.
- وضعیت رمان نوجوان ایرانی، در سالی که گذشت نسبت به سالهای قبلی چگونه بود؟
امسال در حوزه رمان نوجوان شاهد رشد چشمگیری نسبت به سالهای گذشته بودیم. البته واقعیت این است که رمان نوجوان به نسبت کتاب کودک از سوی داوران و نهادهای انتخابکننده مثل لاکپشت پرنده یا کتاب سال بیشتر مورد توجه قرار میگیرد که به صورت غیرمستقیم بر این مساله تاثیر میگذارد. مخصوصا در جایزه کتاب سال وقتی کتاب کودک 10 صفحهای انتخاب میشود از نظر داوران کار بسیار سختی است که این جایزه بزرگ را به کتابی با این حجم پایین بدهند. در این شرایط یک کتاب کودک 10 صفحهای با یک رمان سهجلدی نوجوان 800 صفحهای مقایسه میشود که عادلانه نیست.
موضوع دیگر که امسال در این حوزه رخ داده و خیلی به چشم میآید، این است که نویسندگان ما در حوزه تالیف به موضوعاتی توجه کرده بودند که در سالهای گذشته کمتر مورد توجه قرار میگرفت، مانند محیط زیست در قالب رمان که نمونه بارز آن کتاب «سایه هیولا» بود که در آن دو داستان موازی هم پیش میرود و ما در این کتاب به طبیعت سرسبز شمال و جنگلهای گلستان سفر میکنیم و در آنجا با موضوع شکاربانها و مشکلات آنها در مواجهه با شکارچیانی که برای منافع مادی شکار میکنند و به طبیعت لطمه میزنند، مواجه میشویم. در این کتاب تلفیق خوبی بین ارتباط با محیط زیست و داستانی عاشقانه صورت میگیرد که سبب میشود مخاطب، غیرمستقیم با طبیعت احساس دوستی، الفت و مسئولیتپذیری کند.
همچنین موضوعاتی که در رمانهای امسال بیشتر دیده میشود توجه به موضوعات تاریخی است که برخی بازنویسی و برخی رمانهای تاریخی هستند. از نمونهکارهای بازنویسی میتوان به کتاب «پسر نان و نمک» نوشته عباس جهانگیریان اشاره کرد که مربوط به زندگی یعقوب لیث صفاری است. نویسنده در این کتاب توانسته رخدادهای تاریخی را با بهرهگیری از تکنیکهای داستاننویسی تلفیق کند. «آناهید ملکه سایهها» نوشته جمالالدین اکرمی، نیز رمان تاریخی دیگری است که به داستانهای رخدادهای تاریخی دوره ساسانیان مربوط میشود در آنجا هم میبینید درگیریهایی که بین دربار ساسانی و موبدان زرتشتی که نفوذ زیادی در دربار دارند و بر همه تصمیمات شاه تاثیر میگذارند، میپردازد. از رمانهای دیگری که در سالهای قبل کمتر شاهد بودیم تالیف رمانهای سیاسی ـ اجتماعی است که بیشتر به وقایع دوران مشروطه میپردازد؛ مانند «کافه خیابان گوته» نوشته حمیدرضا شاهآبادی که داستان عاشقانهای است درباره افرادی که در گروههای سیاسی فعالیت میکنند و رقابتهایی که بین این افراد وجود دارد، منجر به حوادث پرکششی شده است.
با اینهمه، امروزه شاهد انتشار تعداد زیادی رمان ترجمه و تالیفی در حوزه نوجوان هستیم که در چند گروه عاشقانه، تاریخی، مذهبی، آموزشی و پلیسی دستهبندی میشود. اما با توجه به اینکه نوجوانان فرصت کافی برای مطالعه همه این رمانها ندارند، ایبنا در گفتوگو با محمود برآبادی، نویسنده کودک و نوجوان، منتقد ادبی، نائب رئیس انجمن نویسندگان کودک و داور جایزههای مختلف ادبی، به بررسی وضعیت رمان نوجوان در سالهای اخیر بهویژه سالی که گذشت، پرداخته است که در ادامه میخوانید.
- به نظر شما در چند سال اخیر چه اتفاق تازهای در حوزه رمان نوجوان افتاده؛ چه خطوطی پررنگتر شده است و چقدر نویسندگان به موضوعات جدید روی آوردهاند؟
اتفاقی که در چند سال اخیر در این حوزه افتاده و بخشی از آن مرتبط با بهوجود آمدن یا تاسیس نهادهای مستقل انتخاب کتاب مانند لاکپشت پرنده، مهر طه یا جوایز کوچک و بزرگی که در چند سال اخیر پا گرفتهاند، است که به دلیل اینکه این جوایز به نهادهای دولتی و غیردولتی وابستگی نداشتهاند، توانستهاند با دقت بیشتری کتابهای خود را معرفی کنند و بر این اساس نویسندگانی که خارج از چارچوب و روند معمول مینویسند جرات پیدا کردهاند آثارشان را منتشر کنند و مورد توجه قرار گرفتهاند. نکته بعدی این است که در سالهای اخیر خرید کتاب از سوی نهادها کمتر شده و هرچند این مساله موجب عدم رضایت ناشران شده اما از سویی دیگر سبب ایجاد رقابتی تنگاتنگ بین آثار شده است. بر این اساس اگر نهاد یا سازمانی قرار است کتابهای کمتری خریداری کند سعی میکند گزیدهتر انتخاب کند. همچنین این مساله درباره خانوادهها هم صدق میکند و اگر آنها مجبورند بهخاطر شرایط مالی کتابهای کمتری بخرند، سعی میکنند بهترین انتخاب را داشته باشند. در واقع این خود کتاب است که در بازار طبیعی رقابت، خودش را نشان میدهد.
نکته سوم اینکه آثار زیادی در چند سال اخیر ترجمه شده که از بین بهترین آثار نویسندگان خارجی انتخاب شده و خیلی به روز بوده است مثلا سال قبل در اروپا منتشر شده و امسال در ایران و این نزدیکی کتاب در داخل و خارج سبب شده آثاری ترجمه شود که خیلی بهروز است و تاثیرش روی کتابهای تالیفی این است که نویسندگان با خواندن این آثار تا حدی به خود میآیند و سراغ موضوعات جدید میروند و به افقهای تازهتری توجه میکنند و این مساله کمک میکند، آثار بهتری خلق شود. نکته بعدی توجه به ضوابطی مانند قطع، گرافیک و طرح جلد و ... است که برای آمادهسازی کتاب لازم است. این مساله در دهه گذشته به دلیل خریدهای فلهای نهادها و سازمانها کمتر مورد توجه قرار میگرفت. نکته دیگر توجه به ویراستاری و چیزی است که مربوط به ادبیات کتاب میشود، یعنی ناشران بسیاری سعی میکنند همه مراحل ویراستاری شامل سجاوندی و فاصلهگذاری، نشر و ... در کتابهایشان رعایت شود. این پنج عامل سبب شده کتابهای بهتری به ویژه در حوزه تالیف در چند سال اخیر منتشر شود.
- وضعیت رمان نوجوان ایرانی، در سالی که گذشت نسبت به سالهای قبلی چگونه بود؟
امسال در حوزه رمان نوجوان شاهد رشد چشمگیری نسبت به سالهای گذشته بودیم. البته واقعیت این است که رمان نوجوان به نسبت کتاب کودک از سوی داوران و نهادهای انتخابکننده مثل لاکپشت پرنده یا کتاب سال بیشتر مورد توجه قرار میگیرد که به صورت غیرمستقیم بر این مساله تاثیر میگذارد. مخصوصا در جایزه کتاب سال وقتی کتاب کودک 10 صفحهای انتخاب میشود از نظر داوران کار بسیار سختی است که این جایزه بزرگ را به کتابی با این حجم پایین بدهند. در این شرایط یک کتاب کودک 10 صفحهای با یک رمان سهجلدی نوجوان 800 صفحهای مقایسه میشود که عادلانه نیست.
موضوع دیگر که امسال در این حوزه رخ داده و خیلی به چشم میآید، این است که نویسندگان ما در حوزه تالیف به موضوعاتی توجه کرده بودند که در سالهای گذشته کمتر مورد توجه قرار میگرفت، مانند محیط زیست در قالب رمان که نمونه بارز آن کتاب «سایه هیولا» بود که در آن دو داستان موازی هم پیش میرود و ما در این کتاب به طبیعت سرسبز شمال و جنگلهای گلستان سفر میکنیم و در آنجا با موضوع شکاربانها و مشکلات آنها در مواجهه با شکارچیانی که برای منافع مادی شکار میکنند و به طبیعت لطمه میزنند، مواجه میشویم. در این کتاب تلفیق خوبی بین ارتباط با محیط زیست و داستانی عاشقانه صورت میگیرد که سبب میشود مخاطب، غیرمستقیم با طبیعت احساس دوستی، الفت و مسئولیتپذیری کند.
همچنین موضوعاتی که در رمانهای امسال بیشتر دیده میشود توجه به موضوعات تاریخی است که برخی بازنویسی و برخی رمانهای تاریخی هستند. از نمونهکارهای بازنویسی میتوان به کتاب «پسر نان و نمک» نوشته عباس جهانگیریان اشاره کرد که مربوط به زندگی یعقوب لیث صفاری است. نویسنده در این کتاب توانسته رخدادهای تاریخی را با بهرهگیری از تکنیکهای داستاننویسی تلفیق کند. «آناهید ملکه سایهها» نوشته جمالالدین اکرمی، نیز رمان تاریخی دیگری است که به داستانهای رخدادهای تاریخی دوره ساسانیان مربوط میشود در آنجا هم میبینید درگیریهایی که بین دربار ساسانی و موبدان زرتشتی که نفوذ زیادی در دربار دارند و بر همه تصمیمات شاه تاثیر میگذارند، میپردازد. از رمانهای دیگری که در سالهای قبل کمتر شاهد بودیم تالیف رمانهای سیاسی ـ اجتماعی است که بیشتر به وقایع دوران مشروطه میپردازد؛ مانند «کافه خیابان گوته» نوشته حمیدرضا شاهآبادی که داستان عاشقانهای است درباره افرادی که در گروههای سیاسی فعالیت میکنند و رقابتهایی که بین این افراد وجود دارد، منجر به حوادث پرکششی شده است.