سولماز نباتی از آناکرونیز می گوید

سولماز نباتی از آناکرونیز می گوید


سولماز نباتی
دانشجوی کارشناسی ارشد نقاشی در دانشگاه الزهرا در استیتمنت نمایشگاه آناکرونیز نوشته است :

زمانی که میراث تمدن‌های بشری مانند گیاه کوچکی درحال پژمرده شدن است، بی‌اختیار، زبان هنر، فریادهای خاموش خود را با بیان بر زوال اقتدار عالم‌تاب و شکوه بی‌نظیر دستاوردهای خود، سر می‌دهد.

در این میانه در ذهن من انگاره‌ای ریشه دوراند و نگاهم معطوف به مکانیزه شدن جهان شد. آنچنان موجی که اندک اندک انسانی شدن را می‌بلعد و نظم طبیعی تمدنی که ما در درون آن متولد و رشد یافته‌ایم را رو به ضعف، انحطاط و زوال می‌کشاند و نظم زندگی اجتماعی که محصول نبوغ نیاکان ما بوده است به سرعت و هوشمندانه در مسیر قهقرا قرار می‌دهد.

زندگی به دست جامعه‌ای در حال بلعیده شدن است و هر روز با توهم و تفکری پوچ که به اصطلاح زندگی انسانی داریم ما را وادار به ادامه دادن این اتفاق شوم می‌کند و گاه و بی گاه رخوتی مرگ آور روح ما را به بند مى‌کشد .

و اعضای انسانی ما را بدل به پیچ و مهره‌هایى از هم گسیخته که روز به روز به فروپاشی عظیم نزدیک می‌گردند را حاصل مى‌شود.

خالقان لباس‌ها و مدها که دستاورد تلاش‌هاى اصیل انسانی که تن آراى ما بوده و یا هنرهاى ظریف اجداد آهنگر، نجار، معمار در میان چرخ‌دنده‌های تمدن بى رحم امروزى مرگ خود را به تماشا نشسته است .

نگاه و اعتراض من بر چنین اتفاقى است که انسان خود را بدل به چرخ‌دنده‌هاى آهنی کرده که گویى دیگر گریزى از آن ندارد و صبح به صبح چهره‌هایى که تنها ماسکی انسانی به صورت دارند، در چرخش روزگار می‌گردند و گویى هر روزه تکثیر می‌شوند و هیچ کداممان بر نمی‌آییم که روند آن را متوقف گردانیم و رو ح زندگیمان را از میان چرخ دنده‌ها بیرون آوریم .

باشد که تلاش و همدلی اهل هنر و اندیشه و زبان صامت و خاموش نقاشی گامی کوچک در بهبود مظاهر اجتماعی و هنری جامعه ی بشری ایفا نماید.


1- از مراحل شکل گیری نمایشگاه انفرادیتان برای ما بگویید؟ و اینکه چقدر وقت برای این پروژه گذاشتید ؟ و یک توضیح مختصر در مورد نوع اجرا و تکنیک آثار ؟

استارت این مجموعه سال ٩٢ خورد و ایده ی این مجموعه بر اثر یه اتفاق تلخ و دردناک شکل گرفت،اتفاقی که تأثیر اون خیلی عمیق بود و متاسفانه از واقعیت های جامعه ی امروز،مادری که خیاطی میکرد که بتونه از پس هزینه های تنها پسرش که باید عمل میشد بر بیان،زندگی تو یه زیر زمین نمور و تاریک و دلگیر،شرایط سخت،افسردگی فوت همسر،بی پولی و ... از این زن یه آدم بیروح ساخته بود که مسخ شده،وقتی اون زن رو دیدم تمام وجودم درد گرفت شرایط چقدر میتونه انسان رو از انسان بودن و لذت هاش،زندگی و شادیهاش دور کنه و تبدیل کنه به ماشینی که فقط کار میکنه و کار.این شد که اولین اثر این مجموعه رو کار کردم.ولی این پایان این اتفاق نبود هر روز شاهد از بین رفتن أدمها در و مسخ شدنشون توی روزمره گی هاشون و دور شدن از زندگی و تبدیل شدن به ابزاری برای انجام کار،کاری که فقط برای  رفع کردن نیازهای أولیه شون هست و از طرفی هم مجبور هستن که درگیر این صنعت باشند چراکه اگه از این ماشینیسم بخوان دور بشن بلافاصله از محور حذف میشن و آدم بعدی جایگزین میشه این درگیری برای من باعث شکل گیری ١٢ اثر شد که ٤ تا از اونها نمایی از شهری که این أدمها توش زندگی میکنن بود و ٨ تا از اونها أدمهایی بودن که تو شغلشون و توی روزمرگی و سیستم بیرحم ماشینی امروز روح زندگی درونشون جای خودش رو به ماشینهای برنامه ریزی شده داد.
تکنیک کار های من آبرنگ و راپید روی مقوا هست،جذابیت این تکنیک برای من تضاد بین این دو ابزار هست تقابل بین لطافت آبرنگ و خشونت خط های راپید.


2- دلیل انتخاب این موضوع برای نمایشگاه شما چه بود ؟ آیا از بازخورد نمایشگاه راضی بودید ؟ ( نقاط ضعف و قوت)

انتخاب موضوع رو توضیح دادم ولی درباره ی عنوان نمایشگاه بگم آناکرونیز در واقع به معنای
چیزی یا کسی هست که نه در زمان های تاریخی و یا زمان درست خود وجود ندارد .
درباره ی نمایشگاه و بازخوردش باید بگم که به نظرم خیلی خوب بود،فروش اثار خوب بود و پوشش خبری خوبی هم داشت و خوشبختانه مورد توجه دوستان و منتقدین قرار گرفت.


3- همچنین شما تجربیاتی در زمینه تئاتر کودک دارید . لطفا یک توضیح مختصر هم در این زمینه بدهید .؟

تاتر،خب یکی از علائق من بوده و هست همیشه، البته من کلا عاشق تمام شاخه های هنری هستم و هر کدوم از اینها انقدر برای من جذاب و دوست داشتنی هستن که واقعا گاهی زمان کم میارم برای تجربه کردن هر کدوم.ولی تاتر کودک برای من جذابیتش به دو علت بود یکی خود تاتر و تجربیاتش و سأختن یک کاراکتر و هویت دادن به اون بود و دلیل دیگه بچه ها بودن چون من عاشق بچه ها هستم البته من هیچ وقت هیچ وقت نمیگم که بازیگر هستم و یا هر چیز دیگه چون فکر میکنم برای من تجربه بوده چراکه تخصص داشتن واقعا یکی از فاکتورهای مهم هر رشته و کاری هست.


4- ما میدانیم که شما در کنار هنر تصویرسازی و نقاشی به انجام امور خیریه و کمک به کسانیکه نیازمند یاری هستند هم مشغولید ... خوشحال میشویم که یک توضیح مختصری در مورد این حرکت خیرخواهانه به ما بدهید ؟

واقعیت اینه که من أصلا فکر نمیکنم که کار خیر انجام میدم چراکه فکر میکنم این یه وظیفه ی انسانی هست،کمک به همنوع خودمون و بی تفاوت نبودن به مشکلات همدیگه باعث میشه اول از همه خودمون حس خوب داشته باشیم.
راستش من خیلی این روزها درگیرم و ناراحتم از این همه بیتفاوتی أدمها نسبت به همدیگه،احساس میکنم یادمون رفته که مهربونی جزئی از ذات ما أدمها هست که این روزها کمتر ازش استفاده میکنیم.


5- چکار می توانیم بکنیم و چه راهی را پیشنهاد میکنید که هنرمندان تصویرگر و نقاش با استفاده ازهنر خود بتوانند در این حرکت خیرخواهانه همراه شما شوند ؟

خب من فکر میکنم که ارتیست ها توانایى های بیش از حد تصور دارن،همونطور که تو تاریخ بارها و بارها دیدیم که چه حرکت های بزرگی انجام دادن،تفاوت اینجاس که اول این باید دغدغه باشه،ما باید باهاش درگیر باشیم بهش فکر کنیم تا بعد بخوایم که انجام بدیم.به تعداد تصویر گرها و نقاش ها ایده وجود داره برای کمک کردن.من فکر میکنم هنرمندها رسالتی دارن و باید به اون رسالت عمل کنن میگم باید به خاطر اینکه هنر رو انتخاب کرده تا حرف جدیدی بزنه تا کار جدیدی انجام بده چون ذات هنر اینه.


6- تا به امروز چه کسانی شما را یاری کردند و آیا کمک آنها برای شما کافی بوده ؟ وآیا از اطلاع رسانی ها در رابطه با این مسئله راضی بوده اید ؟

چه سوال سختی،تمام عزیزایی که از ١٠٠٠ تؤمن کمک کردن تا رقمهای بالا و همینطور تمام عزیزایی که توی اطلاع رسانی همراه من بودن رو باید نام ببرم،من وقتی موردی رو معرفی میکنن اول تمام بخش های تحقیقیش رو همراه با کسی که معرفی کرده انجام میدم و بعد از اون به تمام دوستان و اشنایان پیام میدم که اغلب مواردی که مبلغ بالایی نداره در عرض چند روز جمع اوری میشه ولی مبالغ بالا مثل همین مورد اخیر رو اجبارا تو فضاهای مجازی هم شیر میکنم تا به همت همه ی دوستان بتونیم کمک کنیم و مشکل رو حل کنیم.که البته سختی خودش رو داره.


7- آیا شما تا به حال در زمینه تصویرسازی نمایشگاهی داشته اید ؟ کتاب چطور ؟ و کلا چه پروژه هایی را دررابطه با تصویرسازی در کارنامه ی خود دارید ؟

تجریه ی من تو زمینه ی تصویر سازی از فروش کارام تو جمعه بازار شروع شد که خیلی تجربه ی خوبی بود و بعد از اون کاملا دلی بود بقیه ی کارهام.
تا حالا کتاب چاپ نکردم چون فضائیة داستان ها رو از فضائیة خودم دور میدیدم و ذهن سورئال من پذیرای داستانها نبود واقعا.


8- و سخن آخر.
و حرف اخر کمی با هم مهربونتر باشیم.

ایمیل سولماز نباتی :

soolmaznabati@gmail.com


طرح مصاحبه از لیدا معتمد

تمامی تصاویر و مطالب مصاحبه با اجازه سولماز نباتی در سایت دنیای عجیب قرار داده شده است.

برای بزرگ تر دیدن تصاویر لطفا بر روی هر کدام کلیک کنید.



آدرس وب سایتsoolmaznabati@gmail.com